اگر به بقیّهٔ نوشتارهای شاهین دادخواه دقّت کنیم؛ چندان حرفی برای زدن ندارد و میتوان آنها را به شکل زیر دسته بندی کرد:
۱- همه اش تقصیر خامنه ای و دار و دسته های او است.
پرسش: اگر چنین است؛ تاریخچهٔ شرکت مستقیم خودش در قتلهای زنجیره ای و ماجرای عبدالقدیر خان را چگونه پاک خواهد کرد؟
پاسخ: همه را به گردن خامنه ای می اندازیم و انگل بهرمانی و اعوان و انصارش را از زیر تیغ «دادگاه میکونوس ملّی» بیرون میکشیم و تبدیل به «قهرمانان ملّی» و «امیر کبیر» در برابر خامنه ای میکنیم. البتّه اوباشان خامنه ای را متّهم به «خیانت» نمیکنیم. بلکه آنها را «سهل انگار» و یا موجوداتی بی سواد و نفهم که حتّی از نوشتن آدرس ایمیل خود عاجزند (اشاره به فلّاحیان در صفحهٔ آخر) جلوه میدهیم؛ تا هم از مجازات در امان باشند و هم؛ همهٔ پروژه های «وین» و «میکونوس» و «آمیا» و ... را به خاطر اینکه توسّط «گاوهای بی سواد» اجرا شده اند را از روی تخته سیاه پاک میکنیم. موازی همان سخنی که «امیر کبیرِ ظریف» در بارهٔ احمدی نژاد توئیت کرد که: «آن مرد دیگر نیست و رفته است».
۲- در حکومت آینده که من (خوش تیپ خان) نقش مهمی خواهم داشت؛ همهٔ کشورهای سُنّی مذهب باید بدانند که «شیعیان قدرتمند» را به عنوان بخشی از زندگی سیاسی منطقه ای بپذیرند و ما نیز در پاسخ؛ کاری به کار آنها نداریم.
پرسش: دامنهٔ قدرت «شیعیان قدرتمند» چه شعاعی دارد؟ آیا منظورش همان «هلال شیعی» به زبانی دیگر است؟
پاسخ: آری. همان مدفوع با رنگی دیگر است.
اگر «امام حسن» ۱۳۰۰ سال پیش را مردی زنباره و شکمباره و «جزیه خوار» بدانیم که همهٔ هستی اش را برای رسیدن به آرزوی دیرینهٔ «پایین تنه اش» فروخت بدانیم که بود؛ «امام حسن بنفش» را باید «امام حسن حدیبیّه ای» نامید و شاهین دادخواهی سفیر فعّال او در «بلاد کُفر» است.
زندگی در «تاریکی»
منظورم از «زندگی در تاریکی»؛ اشاره به زندگی «جاسوسان» است.
آقای فلاحتی نام چندین شخصیت مرتبط با «خوش تیپ خان» را در بخش نخست مناظره اش بیرون کشید. شاه مهره های این نامها عبارتند از:
۱- «حسین موسویان» (یکی از عوامل قتلهای زنجیره ای در اروپا) که در دوران «میر حسین اوباما» و چشم پوشی از سابقهٔ او در پرونده های امننیّتی آلمان که منجر به اخراج او شد؛ «سیّد حسین موسویان»؛ در آمریکا اطراق کرد.
۲- در پایان دور دوّم ریاست جمهوری «میر حسین اوباما»؛ شاهین دادخواه نیز در غرب فرود آمد. زیرا هر دو طرف به هر احتمالی فکر میکردند؛ به جز «فاجعهٔ ترامپ». مناظرهٔ آقای فلاحتی با «خوش تیپ خان» نیز در همان دوره انجام گرفته است که همهٔ شان پیروزی «هیلاری کلینتون» را «وعدهٔ خلل ناپذیر الهی و خدای تاریخ» میپنداشتند (خدای تاریخ دیگر طبقهٔ کارگر نیست؛ بلکه جورج سوروس است). که البتّه با رأی شپشو های به حاشیه رانده شدهٔ آمریکا؛ این آرزوها و پیش بینیها و برنامه ریزیهای پشت پرده؛ نقش بر آب شد. و گرنه باید در رادیو فردا؛ حد اقلّ هفته ای یکبار باید «شاهین دادخواه - پلو» میخوردیم تا بنشیند و برایمان داستانهای «قوری زاده ای» تعریف کند و آنقدر به این داستانها ادامه دهد که ناگهان چشمهایمان را پس از «جنگهای ۳۰ ساله» باز کنیم و ببینیم که «کویر لوت» را به نام کشور «ایران» ثبت کرده اند و وبسایت BBC هنرمندیهای «نژاد آریایی» در شکار «سوسمارهای کویر لوت» را به عنوان «مستند» پخش می کند.
۳- علیرضا اکبری؛ معاون وزارت دفاع در امور استراتژیک.
بقیّهٔ افراد نام برده شده را باید شخصیتهای «قازوراتی» نامید. .... ویراستار... پژوهشگر خلع سلاح و اینگونه مزخرفات.
اگر در Google search نامهای «شاهین داد خواه» و «علیرضا اکبری» را وارد کنید؛ نتیجه اش «تاریکی» است.
«حسین موسویان» به عنوان یک مهرهٔ «شدیداً سوخته و جزغاله شده» را در «ویکی پدیا» میتوانید پیدا کنید که البتّه اطلاعات بی مصرف و شدیداً سانسور شده و دروغین به شما خواهد داد. امّا در رابطه با «شاهین دادخواه» چیزی وجود ندارد؛ مگر همان لینکهایی که در بخش نخست در اختیار خوانندگان گذاشتم.
لذا پرسش این است که: «شاهین دادخواه در کدامین تاریکخانه زندگی می کند؟»
پاسخ: «هیس س س س».... او در حال انجام مأموریت است.
شاهین دادخواه دعوت آقای فلاحتی برای مناظرهٔ سوّم را نپذیرفت و سپس به دنیای «تاریک» رفت.
اگر موجودی به نام «امیر فرشاد ابراهیمی» آمد و نقش «سَرپُل» را برای آوردن «مدحی» به عهده داشت؛ .... شاهین دادخواه مانند «مدحی» نیست که برای فریب عدّه ای اپوزیسیون «بشکن و بالا بنداز» آمده باشد.
شاهین دادخواه برای سازماندهی همهٔ اوباشان شیعی مسلکِ طرفدار حکومت اسلامی آمده است و اکنون یکسال است که در «تاریکی» فعالیت می کند. در حالی که پس از مساحبه هایش؛ از طرف اپوزیسیون فراموش شده بود.
من (کژدم) او را از «گور تاریک» بیرون کشیدم؛ تا بدانید در اطرافتان چه کوسه هایی شنا میکنند؟
پس از این؛ «اکبر گنجی» ها باید در مسیر خاصی که او طرّاحی خواهد کرد باید بنویسند؛ .... اوباشان دیگر نیز باید در مسیرهای طرّاحی شده توسّط شاهین دادخواه فعالیت کنند.
البتّه آن گروههای ناشناختهٔ «اجنّه و شیاطین» که کارهای کثیف (قتلها) را بر عهده دارند؛ همچنان باقی خواهند ماند تا گناه «حذفهای فیزیکی» به گردن آنها انداخته شود.
شاهین دادخواه؛ همهٔ این مسائل را در نوشته ها و مناظره با آقای فلاحتی برای نیروهای ویژه که تحت پوشش «سبز» و «فعّال در تبعید»؛ در اروپا و آمریکا لانه کرده اند روشن نمود.
همهٔ نوشته های شاهین دادخواه و مناظرهٔ او با آقای فلاحتی را باید به عنوان «اعلام موجودیتِ قبله» بر رسی نمود.
در تصویر کاملی که در مناظرهٔ صفحهٔ آخر با شاهین دادخواه نمایش داده میشد. کتابها و دیسکهای ویدیویی و صوتی در پشت سر او دیده میشوند که معمولاً همهٔ مدعیان داشتن علم و دانش در مناظره های خود از چنین شگردی استفاده میکنند.
من (کژدم) به این خاطر که اسکرین کامپیوتر من قدیمی است؛ نتوانستم همهٔ موارد را کشف کُنم. امّا یکی از کتابهای مورد علاقهٔ این شخص «
The Power Broker» است. این کتابها لزوماً کتابهای مورد علاقهٔ او نیستند؛ بلکه میتوانند کتابهایی باشند که در «رمز نگاری» از آنها در میان «حلقه»هایی که تشکیل داده است؛ استفاده شوند و به همین دلیل در این مناظره که به قصد «اعلام موجودیت» و «فراخوان» بوده اند؛ به نمایش در آمده اند.
بحران رهبری
بحران رهبری همچنان بزرگترین چالش باندهای گوناگون صفوی مسلکها است که از کارخانه های تولید انگل (قُم؛ نجف و ...) گرفته تا همهٔ بدنهٔ سیاسی؛ اقتصادی؛ نظامی؛ امنیتی و .... را در بر میگیرد.
همهٔ باندهای کثیف غارتگران صفوی؛ اکنون به زمان پس از «نفله شدن انگل فرزانه» می اندیشند و تمامی تلاشهایشان در مسیر قبضهٔ قدرت در دوران پس از «انگل فرزانه» متمرکز شده است.
شاهین دادخواه؛ «مدحی» نیست که برای فریب «اپوزیسیون قلّابی» آمده باشد. بلکه شاهین دادخواه و موسویان و تریتا پارسی یک مثلّث کامل هستند که میخواهند زمینه های پذیرش حکومت پس از انگل فرزانه از طرف غرب را سازماندهی کنند.
پایان
کژدم