۱۳۹۲ فروردین ۲۸, چهارشنبه

ارتش اسرائیل به سرعت در حال دگرگونی های ساختاری است

آقای شیمون پرز رئیس جمهور اسرائیل از صلح میان اسرائیل و عربهای فلسطینی در ۵ سال آینده سخن گفت. این خبر را تمامی وبسایتهای امنیتی رژیم به طور گسترده ای منتشر ساخته و به طبق روال همیشگی دستگاه خودگردان فلسطینی را به سازشهای گستردهٔ پشت پرده متهم نمودند. اما سخنان آقای شیمون پرز گویای مسائل دیگری است که به عمد و یا به خاطر نفهمی های مزمن و ژنتیک حزب اللهی های حاکم بر ایران از دید آنها مخفی مانده است.
مسئلهٔ فلسطین همیشه آبشخور حکومتهای گوناگون عربی؛ از شاخ آفریقا تا حاشیه نشینهای سواحل خلیج فارس بوده است و به همین دلیل نیز هرگز به نتیجهٔ مطلوبی از نظر ساکنان عرب فلسطینی نینجامیده است. تمامی سازمانهای فلسطینی از همان آغاز بازیچه هایی برای حکومتهای عربی در جهت پیشبرد منافع خود بوده است. آخرین سازمان انقلابی فلسطینیها که حاکمیت نوار غزه را به عهده دارد (حماس) در آغاز توسط «شاباک» و «موساد» سازماندهی و مسلح گردید و دور بی حاصلی از جنگهای محدود داخلی و خارجی را که منجر به ویرانی بیشتر غزه گردید و جمعیت یک و نیم میلیونی آنرا به کاسه به دستان منتظر کمکهای بین المللی مبدل ساخت؛ آغاز گردید.
نخستین نتیجهٔ منطقی سخنان آقای شیمون پرز این است که تا ۵ سال دیگر هیچ حکومت عربده کش عربی و اسلامی چه شیعی مسلک و چه سنی مذهب از شاخ آفریقا تا خاورمیانه باقی نخواهد ماند و زیرساختهای خاورمیانهٔ بزرگ پی ریزی خواهند شد.
دومین نتیجهٔ منطقی سخنان ایشان به عنوان یک مقام رسمی نشان از آن دارد که مرحلهٔ فروپاشی هلال شیعی و نهایتاً سرنگونی رژیم جمهوری انیران اسلامی حاکم بر ایران که همراه با یکی از خونین ترین نبردهای داخلی و خارجی سرزمینمان در طول تاریخ دویست سالهٔ اخیر خواهد بود و بازگشت دوبارهٔ آرامش نسبی منطقه ای که بتواند ضامن صلحی پایدار در منطقه باشد؛ ۵ سال زمان خواهد برد.
نتیجهٔ منطقی سوم این سخنان این است که این مسیر به هر قیمتی طی خواهد شد و تمامی بازیگران منطقه ای و قدرتهای بین المللی تمامی توان خود را بکار خواهند بست و نتیجهٔ حاصل از آن چه بسا به تعریفهای جدید جغرافیایی و زاده شدن کشورهای نوپا نیز بینجامد. در این صورت این امر بستگی تام و تمام به مبارزان ایرانی و میهن پرست دارد که تا چه اندازه خود را برای رویارویی با این بحرانها آماده کرده باشند و گرنه «ایران گربه نشان» موجود نیز تافتهٔ جدا بافته ای در جنگی به وسعت خاورمیانه نخواهد بود. 
اگر چه این جنگ ناخواسته را ما رقم نزده ایم؛ اما چهرهٔ کریه «اپوزیسیون بشکن و بالا بنداز» و قلابی نشان از آن دارد که در آستانهٔ خیانتی بزرگ به مردم و سرزمین نیاکانی خود هستند و توانایی کنترل بحران حتی در اندیشه های مسخرهٔ آنها جایی ندارد و هنوز در بحثهای شعارگونهٔ «میدان ۲۴ اسفندی» سال ۵۷ باقی مانده اند و دستهای رژیم کثیف شیعی مسلک حاکم بر ایران را برای رقم زدن آیندهٔ ایران که نتیجه اش جز شکست استراتژیک و فرو پاشی تار و پود اجتماعی و سرزمینی ایران خواهد بود؛ باز گذاشته اند. 
سخنان آقای شیمون پرز تنها یک وعده نبود و با اتفاقاتی دنبال شد که زمینه های آن از مدتها پیش فراهم شده اند. یکی از این  اتفاقات مهم ایجاد تغییرات ساختاری در سازمان کنونی ارتش اسرائیل است.
بنا بر خبری که در منابع اطلاعاتی اسرائیل منتشر شده است؛ آقای «موشه یا آلون» وزیر دفاع اسرائیل از تبدیل نمودن ارتش یکپارچهٔ اسرائیل به ارتشهای کوچک و مستقلی خبر میدهد که هر کدام به تنهایی میتوانند جنگهای گوناگون منطقه ای را در مناطق تحت حفاظت خود به پیش برند و بر نیروی هوایی و زرهی و موشکی خود استوار باشند. این تغییرات استراتژیک ساختاری نشان از جنگهای آینده دارد که اسرائیل در آن برای حفظ موجودیت و زمینه سازی برای آینده ای بهتر؛ به ناچار در آن شرکت خواهد نمود. برای من هیچ اهمیتی ندارد که چه بلایی بر سر سوریه و ترکیهٔ عثمانی و عربستان سعودی و یا عربهای فلسطینی و یا عربهای عراق خواهد آمد و آنها بنابر تواناییهایشان نتیجه خواهند برد. آنچه که برای من مهم است تنها و تنها سرزمینهای نیاکانی ایران هستند که یا تحت سیطرهٔ حاکمیت کثیف شیعی قرار دارند و شکست استراتژیک این حاکمیت را به ارث خواهند برد و از سوی دیگر نیروهای اپوزیسیون قلابی که این نبرد را به هیچ میگیرند و در رویاهای مالیخولیایی و اجلاسهای بی سر و ته و بی مایه اسیر شده اند و بی لیاقتی آنها منجر به خیانتی بزرگ خواهد شد.
هشدار.... هشدار.... هشدار...
اویانن.... اویانن....اویانن......
بو آگاداری..... بو آگاداری..... بو آگاداری....

کژدم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر